مقالات
سلام
من حمید خدری هستم و در زمینه مشاوره کارآفرینی فعالیت داشته ام
یکی از مفاهیمی که در زمان ارائه مشاوره به افرادی که نیاز به راهنمایی داشتند، مطرح میگردید و متاسفانه اغلب به آن نیاندیشیده بودند این بود که امینت حرفه و شغل مورد نظر شما چقدر است؟
آنها معمولا در پاسخ به این سئوال، سئوال دیگری مطرح میکردند که امنیت شغلی در مشاغل آزاد دقیقا چه مفهومی دارد و چگونه بررسی و ارزیابی میشود؟
واکنون من خیلی خلاصه مفهوم این موضوع را بیان میکنم:
اساسا وقتی از امنیت شغلی صحبت میکنیم، ذهن مخاطب به این سو میرود که وقتی کسی در مجموعه یا شرکتی بصورت کارمند یا پرسنل قراردادی جذب و مشغول بکار میشود و ادامه فعالیت شغلی اش، منوط به خواست و تمایل مدیر شرکت میباشد و ممکن است قراردادش بدلیل عدم کارایی و یا جذب نیروهای جایگزین و یا حتی خرابی وضعیت درآمد و کسب و کار آن مجموعه دیگر تمدید نشود و ادامه فعالیتش به مخاطره بیافتد.
بله در حوزه مشاغل کارمندی و پرسنلی این تعریف نه چندان کاملی از امنیت شغلی است، اما وقتی شما شغلی آزاد دارید و بصورت خودمختار و مستقل در بازار کسب و کاری فعالیت میکنید، در آن زمان مفهوم امنیت شغلی چیست؟
اگر بخواهم خیلی ساده و کوتاه بدون اینکه وقتتان را بگیرم و کلام را پیچیده کنم این است که، اگر رورد به شغل و حرفه شما، برای دیگران و تازه واردها، آسان و ممکن باشد، امنیت شغلی شما کم است،
مثلا اگر برای ورود و فعالیت در حیطه شغلی شما، نیاز به تخصص خاصی نباشد، یا سرمایه و منابع مالی خاصی نیاز نباشد، یا نیاز به محل و شرایط خاصی نداشته باشد، آنوقت شغل شما بدلیل آسان بودن تازه واردها و بیکاران سرگردان در بازار کار، شدیدا مورد مخاطره است و امنیت شغلی کمی دارد، چرا که هر روز ممکن است بنا به دلایلی، چه واقعی و چه بطور کاذب، جذابیت شغل شما در نظر افراد جویای شغل و کار، بالا رفته و به یکباره عده قابل ملاحظه ای که میتوانند توازن و آرامش حوزه فعالیت شما را بر هم زده و باعث ایجاد تلاطم و مشکلات جدی در آن بازار شوند، ناآگاهانه و عجولانه وارد عرصه فعالیت شما شوند!
طبعات زیان بار این ورود ناگهانی، میتواند بر انگیختن رقابت های سالم و ناسالم شود و پیشنهاد قیمتهای عجیب و غیر منطقی و دامپینگ کردن برخی از افراد ناتوان از رقابت صحیح، کل بازار کسب و کار مربوطه را از نظر مشتری و همینطور فعالین در آن دچار ناامنی و عدم ثبات و قاعده مندی کند.
بی اعتمادی مشتریان به بازارهای دارای رقابت ناسالم، یکی از نتایج منفی و ضررهایی است که متوجه کل کسب و کار میشود.
مثلا شما وقتی میخواهید محصولی را بخرید، اولین فروشنده قیمت بالایی میدهد، دومین فروشنده قیمت خیلی پایینی میدهد!
شما تعجب میکنید و تلاش میکنید اندکی بیشتر تحقیق کنید که دچار تصمیم اشتباه نشوید، اما هر بار که به فروشنده تازه ای مراجعه میکنید او اطلاعات بعضا غیر واقعی دیگر بشما میدهد تا قیمت خود را توجیه کند.
اگر قیمتش بالا باشد خواهد گفت دیگر محصولات ارزان مشابه بازار فیک وتقلبی هستن و آنچه من دارم اوریجینال است و اگر قیمتش پایین تر از دیگران باشد میگوید ما خودمان وارد کننده این محصول هستیم اما شما میبینید که مغازه ای حقیر و فقیر دارد و احتمال وارد کننده بودنش نزدیک به صفر است.
در چنین شرایطی مشتری ممکن است حتی از خرید منصرف شود!
این بخش کوچکی بود از مفهوم امنیت شغلی در مشاغل آزاد که تقدیم حضورتان گردید.
امیدوارم بتوانید دیگران را در خصوص آن مطلع و راهنمایی بفرمایید.